خوشنویسی هنر فرمدادن به نشانههایی است که با دستنوشته میشوند و با چیدمان درست در کنار یکدیگر شکل میگیرد. این هنر ارزشمند با عنوان «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران» در شانزدهمین جلسه کمیته بیندولتی حفاظت از میراثفرهنگی ناملموس یونسکو به ثبت رسید. در این مقاله عالی گرد شما را با دنیای زیبای این هنر سنتی بیشتر آشنا خواهد کرد.
تعریف هنر خوشنویسی و خوشنویس
خطاطی یا خوشنویسی به معنی زیبانویسی یا رسمالخط حروف همراه با خلق زیبایی است. فردی که این فرایند توسط او انجام میگیرد خوشنویس نام دارد. خوشنویس افزون بر نگارش یک متن، سعی دارد اثری هنری باارزشهای زیباییشناختی خلق کند. ازاینرو خوشنویسی با نگارش ساده مطالب و حتی طراحی حروف و صفحهآرایی متفاوت است. همچنین ازآنجاییکه این هنر جنبههایی از سنت را در دل خود دارد باید آن را تا حدی از تایپوگرافی که مبتنی بر ارزشهای گرافیکی مدرن و کارهای چاپی است، متمایز نمود.
تاریخچه هنر خوشنویسی
پیدایش خط فارسی
پیدایش خط که وسیلۀ انتقال پیام و مفاهیم است، شاید پیشینهای نزدیک به مبدأ تاریخ بشر داشته باشد. هنر خوشنویسی نیز تحتتأثیر پدیده خط به وجود آمده که جلوۀ تصورات انسان در نگارش حروف و کلمات است و همین امر خط را زیبا، دلنشین و ماندگار میکند. خوشنویسی تقریباً در تمامی فرهنگها وجود دارد و از اهمیت زیادی برخوردار است. اما در مشرقزمین و بهویژه در سرزمینهای اسلامی و ایران این اهمیت دوچندان است و در میان هنرهای بصری، خوشنویسی همواره از مهمترینها بوده است. در سرزمینهای خاورمیانه نیز با وجود قدمت زیاد این هنر در نقاط مختلف میتوان گفت که ظهور اسلام و کتابت قرآن نقشی اساسی در رفیع شدن جایگاه خوشنویسی داشته است.
خوشنویسی ایرانی و مناطق اطراف و تحت نفوذ ایران همانند کشورهای آسیای میانه، افغانستان و هندوستان بهتدریج حول محور فرهنگ ایرانی شکل گرفت و پرورش یافت. درحالیکه اکثر فعالیتهای نگارشی و خوشنویسی در ایران صورت میگرفت، رفتهرفته ایرانیان سبک و شیوههای خاص خود را در خوشنویسی پدید آوردند.
پیش از اسلام خطوط گوناگونی از جمله میخی و پهلوی و اوستایی در ایران رواج داشته است؛ اما با پیدایش دین اسلام نیاکان ما الفبا و خطوط اسلامی را پذیرا شدند.
خوشنویسی پس از اسلام
خوشنویسی ایرانیاسلامی عمری هزار و دویستساله دارد. خوشنویسان همیشه بر یكی از مهمترین اركان تمدن و فرهنگ بشری یعنی متون مكتوب تكیه داشتهاند. الزام حضور و وجود و مشارکت آنها چنان قطعی بوده كه بی یاری و همكاری آنان امكان انتقال دانش و معرفت و ادبیات در حدی كه در جهان اسلام گسترش و جایگاه یافت، ممكن نمیشد.
خوشنویسی از قرن سوم هجری بهصورت بخش عمدهای از تزئینات معماری درآمد. در بناهای مذهبی و بناهای حكومتی و عادی، بهصورت کتیبهها و خطوط معقلی و تزئینات گچبری جزء جداییناپذیر معماری ایرانیاسلامی شد.خوشنویسی بهصورت مهمترین شكل رسمی و مورد قبول هنر در جهان اسلام شناخته شد. اگر هنرهای دیگر در طول قرون، پیاپی آرامآرام جایگاه خود را ساختند و به دست آوردند، خوشنویسی نیازی به سعی چندانی در این زمینه نداشت.
با آغاز قرن معاصر خورشیدی همزمان با دوره پهلوی، خط و خوشنویسی در ایران با سرعت، نوآوری و شگفتی مواجه شد تا بتواند نیازهای تجارت، تبلیغات و فناوری را پاسخگو باشد. از سوی دیگر مکاتب بینالمللی که پس از تولید در خاستگاه خود بهسرعت جهانی میشدند، هنرمندان نوآور جهان را به دودسته تقسیم کرده است: نخست آن دسته هنرمندانی که در هماهنگی کامل با سبکهای بینالمللی قرار گرفتند. دسته دوم هنرمندانی که گرایشهای بومی و ملی را جستجو میکردند. نقش این هنرمندان بر تولد خطاطی نوین از چنان اهمیتی برخوردار است که جایگزینی برای آن نمیتوان یافت. روند نیازهای مدرن تجاری و تبلیغی خط را از کنج کتابخانهها و مجموعههای خصوصی به بستر اجتماع کشاند. جریانات هنری مدرن، شیوههایی چون نقاشیخط را به وجود آوردند که کماکان موردتوجه محافل هنری جهان است.
خوشنویسی معاصر
در سالهای پس از انقلاب اسلامی خوشنویسی با اقبال عمومی روبرو شد و انجمن خوشنویسان ایران که در سال ۱۳۲۹شمسی تشکیل شده بود نقش بارزی در رشد و توسعه کمی و کیفی این هنر به عهده گرفت. همچنین خطی به نام معلی در سالهای اخیر با تأثیر از خطوط اسلامی – ایرانی ثلث و شکستهنستعلیق توسط آقای حمید عجمی ابداع گردید که تا حدی مورد استقبال قرار گرفت. از آخرین دستاورد خوشنویسی ایران میتوان به ابداعات خوشنویسی «سبحان» مهرداد محمدپور اشاره کرد. خط سبحان یک خط قانونمند همانند نسخ و ثلث بوده و قابلیت کتابت و کتیبهنویسی فارسی و عربی را داراست. آن را در دسته خطوط کامل همانند خطوط ششگانه قرار دادهاند.
انواع خط در خوشنویسی
خط کوفی
خط کوفی از قدیمیترین انواع خط خوشنویسی است که تا امروز نیز از آن استفاده میشود و بیشترین کاربرد را در تزئین آثار تولیدی داشته است. در تعریف تخصصی این خط میتوان اینگونه توصیف کرد که خط کوفی، خطی است که یکدانگ آن دور و پنج دانگ آن سطح است. قرآنهای اولیه با این خط نگاشته شدهاند و با ورود اسلام به ایران، خط کوفی جایگزین خط اوستایی و پهلوی شد.
خط نسخ
این خط برگرفته از خط کوفی است که ابوعلی محمد بن علی فارسی آن را پدید آورد. در تعریف تخصصی این خط، میتوان گفت که خطی است که دو دانگ دور و چهاردانگ سطح دارد و ارتفاع کلمات آن زیاد نیست و یک کرسی دارد. این خط به دلیل اینکه دیگر مشکلات خط کوفی در خواندن را نداشت بهسرعت جایگزین آن در نگارش شد. از آن بیشترین استفاده را در نگارش قرآن کردهاند به شیوهای که تابهحال از هیچ خطی بهاندازه خط نسخ نسخههای قران تهیه نشده است.
خط ثلث
میان این خط و خط نسخ شباهتهای زیادی وجود دارد با این تفاوت که ارتفاع و پیچوتاب کلمات خط ثلث بیشتر است. ممکن است چند کرسی نوشته شوند. خالق این خط نیز ابوعلی محمد بن علی فارسی است که در کنار خط نسخ و ثلث خطهای ریحان، محقق، توقیع و رقاع را نیز تولید کرده است. این خط دو دانگ دور و چهاردانگ سطح دارد.
خط محقق
محقق یکی دیگر از انواع خط خوشنویسی است که کلمات بزرگ و فاصلههای منظم، ساده و یکدست دارد. از این خط در قرآن کریم، کتابت متون ارزشمند، خلق آثار هنری وکتیبهها استفاده میشود. در تعریف تخصصی، محقق خطی است که یکدانگ و نیم دور و چهاردانگ سطح دارد.
خط تعلیق
تعلیق یک خط خوشنویسی فارسی و ایرانی است که از تلفیق دو خط توقیع و رقاع و سایر خطوط پیش از آن بهدستآمده است. خط تعلیق یکی از انواع خط کاملاً ایرانی است؛ زیرا در نگارش آن از علامتهای فتحه، کسره و ضمه استفاده نمیشود. کلمات و اجزای حروف در خط تعلیق متصل و درهمرفته است. واژهها و کلمات در این نوع خوشنویسی یکنواخت نیستند. گاهی درشت و گاهی ریز نوشته میشوند. در تعریف تخصصی این خط گفته میشود که تعلیق دارای دوایر زیاد و حروف مدور است، و قابلیتهای زیادی در ارائه ترکیبهای گوناگون دارد.
خط نستعلیق
نستعلیق یکی از شیوههای خوشنویسی فارسی است که بعد از خط تعلیق و ترکیب آن با خط نسخ رواج یافت و به دومین خط خوشنویسی ایرانیان تبدیل شد. از علل پیدایش این خط میتوان به نیاز به تندنویسی و راحت نویسی در امور منشیگری و علاوهبرآن ذوق و نبوغ ایرانی اشاره کرد. از اوایل قرن نهم هجری به بعد، بیشتر نگارشهای کتابهای ایرانیان با خط نستعلیق بوده است. بیشترین کاربرد این خط را میتوان در نگارش کتابهای عادی، ادبی، اشعار و متون غیرمذهبی مشاهده کرد. علاوه بر این کتیبههای زیادی به خط نستعلیق موجود است که زبان فارسی و موضوعی غیرمذهبی دارند. با اینحال نستعلیق هیچوقت به جایگاه خطوط ثلث و کافی در کتیبهنویسی برسد.
ابزارهای خوشنویسی و علت پیدایش آنها
درگذشته برای ترسیم یک مطلب کوچک بهصورت کتیبه یا سنگنبشته مدتها وقت لازم بود. مثلاً حجار باید تختهسنگ را میتراشد و بعد مطلب را روی آن حجاری میکرد و سپس آن را بهمنظور مکاتبه ارسال میکردند. این کار بسیار دشوار و زمان بر بود. به همین دلیل برای رفع این نیازمندی به این نکته پی برده شد که با استفاده از رنگ حروف نوشته شود. بعد از مطالعات زیاد رنگهای سبز، قرمز و آبی از عصاره برگ گیاهان و درختان به دست آمد. چوب قلم تراشیده جایگزین تیشه و برگ پاپیروس جایگزین سنگ گردید. مکاتبات سر و صورتی پیدا کرد تا پس از گذشته قرنها به شکل و صورت امروزی رسید. وسایل و ابزار خوشنویسی در خلق یک اثر مطلوب بسیار مؤثرند. ابزار خوب میتواند مشوق هنرمند در ادامه کار و پیشرفت او باشد.
ابزار مهم و اصلی خوشنویسی عبارتاند از:
قلمنی؛ نوع مرغوب آن از نی های دزفولی (برای قلمهای ریز و متوسط) یا نی خیزران (برای درشتنویسی) تهیه میشود.
کاغذ؛ درگذشته به صورت دستی ساخته میشد و مراحل تولید و پرداخت پیچیدهای داشت. امروزه کاغذهای گلاسه، بهویژه گلاسه مات، برای نوشتن مناسبترند.
مرکب؛ باید مخصوص خوشنویسی باشد. بیش از همه مرکب مشکی و پس از آن قهوهای کاربرد دارد. برای کارایی بهتر و بیشتر میتوان چند قطره آب مقطر یا گلاب را به مرکب و لیقه اضافه کرد. این کار موجب جذب بیشتر مرکب بر روی قلم میشود و برای اجرای بهتر ِحروف کشیده بسیار مؤثر است.
دیگر ابزار و وسایل خوشنویسی به شرح زیر است:
دوات، لیقه، قلمتراش، قط زن ، سنگ تیزکن قلمتراش، قلمدان، زیرمشق از نوع فوم و یا چرمی، مِسطره، ابزار به هم زدن لیقه و مرکب، قاشق مخصوص آب ریختن در دوات یا قطره چکان.
قواعد خوشنویسی و تاریخچه پیدایش آن
در آخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم هجری، شخصى به نام ابن مقلد بيضاوى شيرازی، وزير مقتدر خليفه عباسى و برادرش ابوعبدالله حسن به هرجومرج در اقلام گوناگون پايان دادند. با تکميل اقلام موجود (چهارده نوع) و هندسى کردن ابعاد حروف و تعيين اساس قواعد دوازده گانه در خط، خوشنويسى را تحت ضابطه در آوردند و پايه خطوط را بر سطح و دور نهادند. خط نسخ از زمان ابن مقلد به بعد به قالبى بهتر درآمد و شهرت قابلتوجهی يافت.
ابن مقلد قواعد خوشنويسى را به دو بخش تقسيم کرده است: حُسن تشکيل و حُسن وضع. حسن تشکيل قاعده اصول و نسبت از آن پديد میآید و ديگرى حسن وضع که قواعد ترکيب و کرسى از آن استفاده میشود. بعد از ابن مقلد خطاطان ديگر نيز بهتدریج اين اصول را بسط دادند. اين قواعد عبارتاند از:
- قاعده اصول: قوت، ضعف، سطح، دور، صعود، نزول. يعنى حسن نگارش حروف و استحکام آنها از جهات مذکور.
- قاعده نسبت يا تناسب: يعنى حروف و شکلهای مشابه هم در همه موارد به يک اندازه باشند.
- قاعده ترکيب: يعنى آميزش هماهنگ و دلپذير حروف، کلمات، جملهها و سطرها با يکديگر بهگونهای که از حسن ترکيب برخوردار باشد.
- قاعده کرسى: يعنى نوشتن باتوجهبه خط کرسى انجام شود.
اولین شخصی که خط نوشت چه کسی بود؟
طبق آنچه که در رسالات و کتب مؤلفان مشهور بعد از اسلام آمده، اولين شخصى که خط نوشت مرا مر ابن مرّه از شبهجزیره عربستان بود. اولين کسى که در صدر اسلام قرآن نوشت و به حسن خط شهرت داشت خالد ابن ابوهياج بود که براى عمر بن عبدالعزيز قرآنى با زر نوشت.
ارکان اربعه هنر خوشنویسی ایران چه کسانی هستند؟
چهار تن از خوشنویسان نامی که در چهار خط ثلث، نسخ، نستعلیق و شکستهنستعلیق به ارکان اربعه هنر خوشنویسی مشهور شدهاند عبارتاند از:
- خط ثلث: جمالالدین یاقوت (۶۹۸ هجرى قمرى)
- خط نسخ: میرزا احمد نیریزی (اواسط قرن ۱۲ هجری قمری)
- خط نستعلیق: میرعماد الحسنی (۱۰۲۴ هجرى قمرى)
- خط شکستهنستعلیق: درویش عبدالمجید طالقانی (۱۱۸۵ هجرى قمرى)
سخن پایانی
امروزه هنر خوشنویسی بیشازپیش موردتوجه قرار گرفته است بهگونهای که در حرفه و صنعتهای مختلف مورداستفاده قرار میگیرد. آثار هنری، تابلوهای خطاطی شده همگی از هنر خوشنویسی بهرهمند شدهاند. هنر خوشنویسی جزئی از میراثفرهنگی است که باید برای حفظ و نگهداری آن تلاش کنیم. این هنر بیانگر پیشینه تاریخی ماست. امروزه خوشنویسی بیشازپیش مورد توجه عموم واقع شده است وجوانان ایرانی علاقه زیادی به آن نشان می دهند.
در تنظیم این مقاله از منابع زیر استفاده شده است: