ساختن اسباببازی و بازی کردن با آن، از پیش از تاریخ آغاز شده است. تکههای استخوان و سنگ که به شکل مهره و مکعب ساخته میشد، از اسباببازیهای کودکان در عصر نوسنگی بود. در آن دوره کودکان بعضی جوامع، با اسباببازیهایی که از روی وسیلههای شکار بزرگسالان ساخته میشد، بازی میکردند و در خیال خود به شکار حیوانات میرفتند. با شناخت انواع اسباب بازی، میتوان فرهنگهای مختلفی را در ساخت و نوع بعضی از اسباب بازی ها یافت که نوع آداب و سنن، نوع پوشش و سبک زندگی آن منطقه را بازگو میکند. در این مقاله به معرفی اسباببازی های سنتی ایرانی از نوع چوبی و دستساز پرداخته شده است.
اسباببازیهای چوبی مشترک همه استان ها
آدمک سنج زن
در گذشته برای اینکه نوپایان را ترغیب به راه رفتن کنند به انتهای یک چوب غلطکی وصل می کردند و بدست کودک می داند به نام “گردنای” تا کودک با راه رفتن بدنبال آن راه رفتن را تمرین کند. آدمک سنج زن هم احتمالا نمونه فانتزی تری از “گردنای” برای ترغیب نوپایان به راه رفتن است. با راه رفتن کودک و حرکت چوب رو به جلو دست های آدمک بالا و پایین می رود و سنج های میان دست های او به صدا در می آید. تکرار این صدا و ریتم آن بستگی به گام های بعدی کودک دارد. او که متوجه همزمانی گام هایش با صدای سنج ها می شود ترغیب می گردد بارها این حرکت را انجام دهد.
بالکاب
در این بازی کودک باید سعی کند توپی چوبی را که با نخ به لیوانی چوبی متصل است درون لیوان بیاندازد.
بادبادک
بادبادک یکی از قدیمی ترین اسباب بازی هایی است که ساخت آن در بسیار از کشورها از گذشتههای دور تا به امروز رواج داشته است. در ایران نیز در مناطق مختلف به شیوه های گوناگون ساخته و بازی می شد. شیوه ساخت بادبادک با اندکی تفاوت در مواد، ابزار ساخت و بزرگی و کوچکی تقریبا یکسان است. برای این بادبادک ابتدا زرورق به اندازه دلخواه و به شکل مربع بریده میشود.
سپس یک تکه حصیر به اندازه قطر مربع با چسب به بادبادک چسبانده میشود. قطعه حصیر دوم از طول به دو نیم میگردد و به شکل کمانی خم شده و عمود بر قطر اول چسبانده میشود. برای استحکام بیشتر چوب ها با قطعات باریک و بلند کاغذی بر روی بدنه اصلی بادبادک چسبانده میشوند. برای زیباتر شدن بادبادک زنجیرهایی از حلقههای کاغذی تهیه که به دو گوشه چپ و راست آویزان میشد وگوشواره نام داشت. به قسمت انتهایی هم زنجیرهای کاغذی بلندی به نام دنباله متصل میشد. در پایان یک نخ کاموایی بلند به راس بادبادک وصل میشد تا کودک یا نوجوان پس از به پرواز درآوردن بادبادک، آن را هدایت کند.
تیر و کمان
در تمامی شهرها و روستاهای ایران و از دهههای گذشته میتوان سرنخی از تیر و کمان در زندگی کودکان و نوجوانان پیدا کرد. این بازیچه پسرانه ابزاری برای نشانه گیری و گاه شکار پرندگان بوده است. از شاخه دو سر درخت، نوارهای لاستیکی از تیوپ دوچرخه ها و تکه ای چرم برای قرار گرفتن سنگ بر آن درست میشده است.
نوعی دیگر از تیر و کمان با چند شاخه درخت یا چوبهای حصیر، یک تیکه کش و تشتکهای فلزی نوشابههای قدیمی ساخته میشد. دو سر چوبی به اندازه ۷۰ سانتی متر کمی تراش داده میشده و کش شلوار از هر دو طرف به آن گره میخورد. حصیرهای چوبی به عنوان تیر استفاده میشد که برای تیز تر نمودن سر پیکان، تشتک نوشابه روی نوک حصیر خم میشد. در وسط چوب نیز حفره ای برای کار گذاشتن تیر ایجاد میشد.
چوب شعبده
لذت معرکه گیری همچون معرکه گیران کوی و برزن، متحیر کردن دیگران و در مرکز توجه قرار گرفتن، انگیزه ای بوده برای برخی نوجوانان تا دست به ساخت ابزار ساده شعبده بازی بزنند. چوب شعبده یکی از این بازیچهها است. چوبهای متصل به هم از یک طرف با رنگ مشخصی به تماشاچیان نشان داده میشود. سپس با حرکت سریع دست ها چوبها از طرف دیگر باز شده و نشان داده میشود. تماشاچیان تغییر رنگ نوار و حتی تغییر تعداد ردیف های نوار را میبینند. برای نشانه هم یک تکه کاغذ رنگی زیر نوار رنگی قرار میگیرد. تغییر سریع و لحظهای رنگ و تعداد نوارها بدون جابجایی تکه کاغذ پشت آنها باعث حیرت تماشاچیان میشود. برای ساخت این بازیچه ساده کافی است دو یا سه قطعه چوب مربع شکل یک اندازه و مقداری نوار رنگی (در ۲ رنگ) داشته باشید. ابتدا در یک طرف چوبها یک رنگ نوار رنگی مثلا سبز و در طرف دیگر دو نوار به رنگ قرمز با میخ های ریز به لبه های چوب نصب میشود. سپس چوب ها پشت سر هم به هم وصل می شوند. حال اسباب شعبده آماده است.
گاری بلبرینگی
این گاری ها از چوبهای جعبه میوه که کنار هم میخ میشد درست میشدند. برای استحکام بیشتر سه چوب به شکل مثلث به روی آنها میخ میشد. در بعضی نمونه ها بلبرینگ های جلو متحرک و بلبرینگ های عقب ثابت بودند تا گاری به راحتی دور بزند. بچه ها بر روی این وسیله مینشستند و سر میخوردند. بچه های کوچکتر به کمک بزرگترها سوار گاری میشدند. در بعضی نمونه ها گاری با یک طناب کشیده میشد. این اسباب بازی در اندازه های مختلف ساخته میشد و از یک نفر تا سه نفر بر روی آن مینشستند.
موشموشک یا ماشین صابونی
مواد و وسایل دورریختنی همیشه یکی از اولین گزینهها برای ساخت اسباب بازی های مردم ساخت بوده است. این اسباب بازی به دلیل حرکت موش واره اش “موشموشک” نامیده میشود و به “ماشین صابونی” هم معروف است. قرقره چوبی نخ، چوب بستنی، صابونی مستهلک شده و یک کش میتواند تبدیل به اسباب بازی تا حدودی همانند ماشین های کوکی کارخانه ها شود.
در ساخت این بازیچه اول یک قطعه کش از یک طرف سوراخ قرقره به طرف دیگر رد میشود، سپس انتهای کش با یک قطعه چوب یا فلز که قطرش از سوراخ قرقره بزرگتر نباشد بسته میشود. کش باید پشت قرقره گیر کند. یک قطعه صابون نیز برای از بین بردن اصطکاک به یک سر قرقره متصل میشد. چوب بستنی نیز که حکم اهرم کوک کننده را دارد در آخر به قرقره بسته می شود. با چرخاندن چوب بستنی موشموشک کوک شده و حرکت میکند. به جای چوب بستنی از گیره های چوبی بند رخت نیز میتوان استفاده کرد.
اسباببازیهای استان قزوین (روستای گازارخان)
ووروورک
این اسباب بازی در روستای گازارخان (مسعود آباد) استان قزوین ساخته میشد. وسط یک قرقره چوبی شیاری ایجاد میشود. پس از آن نخی را در شیار قرار داده و گره آن را محکم میکنند. دو طرف نخ را در انگشتان شصت قرار داده و با تاب دادن نخ و جمع شدن آن ووروورک آمده شروع چرخیدن به دور خود و حرکت به راست و چپ است. رنگ کردن قرقره به دلخواه انجام میشود. کسانی که مهارتی در چرخاندن و باز و بسته کردن نخ دارند میتوانند ووروورک را برای مدت زیادی میان دست های خود بچرخاند.
دوخاله
دو شاخه خشک درخت پسته که در منطقه فراوان است، نواری از تویوپ های پنجر شده یک دوچرخه و تکهای چرم کافی بود تا نوجوان قزوینی دست بکار ساخت یک دوخاله شود. در میان چرم آن سنگی کوچک قرار دهد و از آن برای نشانه گیری و گاه هدف قرار دادن گنجشگ ها و پرندگان دیگر استفاده کند.
قارقارک
قارقارک نوعی فرفره چوبی است که برای به چرخش درآوردن آن با وسیله ای به نام “شت” به کنار آن ضربه میزدند. شت تکه چوبی از درخت است به اندازه ۵۰ سانت که سر آن طناب نخی بسته میشد به اندازه حدود ۴۰ سانت که با این طناب به قرقرک میزدند.
اسباببازیهای چوبی استان کرمان (روستای میمند)
فرفروک
چوبی با شیاری در وسط که دو نخ در این شیار قرار میگیرد که از دو طرف در دو انگشت شصت قرار میگیرد. با چرخاندن چوب به دور خودش، نخ ها جمع میشوند. حال فرفروک آماده بازی است و با کشیدن نخ ها از دو طرف چوب شروع به چرخیدن میکند. پس از آن میتوان چوب را هم به دور خود چرخاند و هم به راست و چپ حرکت داد. این حرکت با جمع شدن نخ یک طرف و باز شدن نخ طرف دیگر بهوجود میآید.
قلو
قلو با قطعه ای از چرخ نخ ریسی مادربزرگ یا مادر که خراب شده و دیگر قابل استفاده نیست ساخته میشد. بازیچه ای برای کودک نوپا که با ان راه رفتن را تمرین کند. یا پسربچه ای بزرگتر که با آن همانند آنکه ماشینی را هدایت میکند در کوچه ها حرکت کند. دو چوب کناری با نخ های محکم به دو طرف چوبی که به عنوان اهرم چرخ از میان آن میگذارد، متصل میشوند.
گو بازی
این اسباب بازی دست ساز توسط مردمان روستای میمند کرمان طراحی شده بود. برای تهیه افزارهای بازی “گو بازی” به تکه های پارچه های دور ریز، نخ و سوزن و قطعه ای چوب نیاز است. قسمت دشوار کار تهیه توپ پارچهای است که باید ساعت ها روی آن کار کرد. ابتدا گلوله ای کوچک از پارچه درست کرده و با نخ و سوزن که از میان این گلوله پارچهای رد میشود. تلاش میشود پارچه ها به هم محکم شده و البته شکل گوی مانند و گرد داشته باشد.
به تدریج پارچه به این گوی پارچهای اضافه میشود و با سوزن و نخ به هم محکم میشود. هر چه به پایان کار نزدیک میشویم، دوختن و رد کردن نخ و سوزن از میان گوی پارچه ای دشوارتر و نیاز به سوزنهای بزرگتر و محکم تر است. توپ باید چنان محکم درست شود تا با ضربه های پیاپی چوب به آن متلاشی نشود. شیوه بازی همانند چوگان بازی قدیمی ایرانی است.
اسباببازی چوبی استان سیستان و بلوچستان
دوست گیر
وسیله ای دست ساز است که با الیاف درخت داز در ناحیه سیستان و بلوچستان بافته میشود. ساختار آن به گونه ای است که انگشت دست کودک در حفره دوست گیر قرار میگیرد و از آن خارج نمیشود. کودک دیگر نیز از دسته آن میگیرد و به این شکل با هم دوست میشوند. رها کردن انگشت از دوست گیر روش خاصی دارد.
اسباببازی چوبی استان یزد
اتولک با چرخ و فلک
اتولک در شهر یزد ساخته میشد. یک دسته که با توجه به قد کودک اندازه زده میشد، یک محور چوبی با دو چرخ کوچک و دو استوانه که با چرخ های روی محور چوبی درگیر میشدند. با حرکت کودک رو به جلو و یا عقب، ابتدا چرخ های کوچک و سپس استوانه ها شروع به چرخیدن میکردند. بدین ترتیب یک اتولک(اتومبیل کوچک) داشتند که دو تا چرخ و فلک روی آن سوار است. بچه ها معمولا چرخ و فلک را با رنگهای شاد رنگ آمیزی میکردند و یا کاغذهای رنگی به آن میبستند تا با چرخیدنش زیبایش صد چندان شود.
سخن پایانی
هر کودک در دوران کودکی با بازی کردن با اسباببازی مورد علاقه اش، علاوه بر آنکه سرگرم میشود و بسیاری از استعدادهایش کم کم رشد مییابد، با لایه های زیرین فرهنگ و زبان خود نیز آشنا میشود. والدین و نهادهای آموزشی باید اسباببازی را کالایی فرهنگی بدانند. توجه بیشتری نشان داده و اولین تجربه های زندگی کودکان خود را در فضایی به وجود آورند که کودک بتواند بیشترین بهره را از آن ببرد.
در تنظیم این مقاله از منابع زیر استفاده شده است:
https://www.ibna.ir/
https://hawzah.net/
https://iranak.org/
۲ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
این اسباب بازی ها مال چه دهه ایه؟
سن و سال ما قد نمیده که یادمون بیاد
به عمر ما هم قد نمیده:))
برای زمان های قدیم هست